کاپ ۲۹ در خزر؛ فرصتی برای کاهش تغییرات آب و هوایی و ایجاد ثبات در منطقه
به گزارش آب و انرژی، سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با عنوان «کاپ ۲۹ در خزر: فرصتی جهت کاهش تغییرات آب و هوایی و ایجاد ثبات در منطقه» با قلم «یوجین چاوسوفسکی» متشر رده است.ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
هنگامی که رهبران جهانی در آذربایجان برای اجلاس آب و هوای کاپ ۲۹ در پایان سال جاری گرد هم می آیند، این رویداد به عنوان یک فشارسنج مهم از جهات مختلف عمل خواهد کرد؛ مانند کاپ های قبلی، انتشار جهانی کربن را بررسی می کند و تلاش های بین المللی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی را ارزیابی می کند. این رویداد همچنین به عنوان یک آزمون تور بزرگ برای آذربایجان عمل خواهد کرد، هم از نظر توانایی آن در هدایت روندها به سمت راه حل های آب و هوایی موثر و هم از نظر مسائلی که کشورهای میزبان – به ویژه کشورهای تولید کننده انرژی – ناگزیر با آن مواجه هستند.
با این کاپ فرصتهای قابل توجهی به دست میآید و یکی از این فرصتها در پتانسیل تقویت تعامل غرب با آذربایجان و منطقه وسیعتر دریای خزر از جمله قفقاز و آسیای مرکزی نهفته است. این منطقه نه تنها دارای پتانسیل انرژی سبز قابل توجهی برای کمک به ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا برای تقویت امنیت انرژی و مبارزه با تغییرات آب و هوایی است، بلکه موقعیت استراتژیک آن میتواند به غرب کمک کند تا چالشهای سیاست خارجی گستردهتری از روسیه و چین گرفته تا کاهش بیثباتی در منطقه خزر را برطرف کند. بنابراین غرب باید بر سه حوزه کلیدی تعامل مربوط به منطقه خزر پیش از نشست کاپ ۲۹ در نوامبر آینده تمرکز کند.
حوزه اول مستقیماً به انتقال آب و هوا و همکاری در زمینه انرژی پایدار مربوط می شود. به طور حتم تلاش های قابل توجهی برای گسترش چنین همکاری هایی بین غرب و کشورهای حاشیه خزر صورت گرفته است. به عنوان مثال تنها چند ماه پس از آغاز تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، اتحادیه اروپا و آذربایجان تفاهم نامه همکاری استراتژیک انرژی امضا کردند که شامل افزایش صادرات گاز طبیعی آذربایجان به اروپا به ۲۰ میلیارد متر مکعب در سال تا سال ۲۰۲۷ بود؛ همچنین حمایت اتحادیه اروپا از آذربایجان برای کاهش گاز متان در تولید گاز خود. سال گذشته ایالات متحده آمریکا تعامل خود را با کشورهای آسیای مرکزی در قالب C۵+۱ افزایش داد که شامل اولین نشست سران کشورها بین «جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده و پنج رئیس جمهور آسیای مرکزی و همچنین آغاز به کار گفتگوی مهم در مورد مواد معدنی برای گسترش همکاری انرژی پاک بود.
در حالی که این موارد گام های اولیه ضروری هستند، غرب باید چنین تفاهم نامه ها و قالب های گفتگو را به گسترش ملموس روابط انرژی پایدار با کشورهای حاشیه خزر تبدیل کند. یکی از راههای انجام این کار، افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی در این منطقه از سوی شرکتهای غربی بهعنوان مکمل طرحهای دولتی از سوی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا است. این امر نه تنها هر دو طرف را قادر میسازد سهم خود را در کاهش انتشار جهانی به نمایش بگذارند، بلکه انتقال آب و هوای منطقه پر مصرف سوخت فسیلی خزر را نیز بهبود میبخشد و پروژههای مشترکی را به آذربایجان پیشنهاد میکند که در اجلاس سران کاپ آتی برجسته شود.
تمرکز نظامی روسیه بر جنگ با اوکراین، ضعف های وضعیت حامی امنیتی آن را در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی آشکار کرده است
دومین حوزه ای که غرب باید روی آن تمرکز کند، مربوط به رقابت با روسیه و چین است که هر دو در منطقه خزر بسیار فعال هستند. چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری منطقه ظاهر شده است. روسیه موقعیت خود را به عنوان قدرت امنیتی مسلط در دریای خزر از جمله پایگاه های نظامی در کشورهایی مانند ارمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان حفظ کرده است. با این حال پکن و مسکو در ماههای اخیر با چالشهایی برای موقعیت خود مواجه بودهاند. چین با فشارهای اقتصادی در جبهه داخلی و پیچیدگیهای طرح یک کمربند یک جاده خود دست و پنجه نرم میکند. تمرکز نظامی روسیه بر جنگ با اوکراین، ضعف های وضعیت حامی امنیتی آن را در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی آشکار کرده است.
به این ترتیب فرصتی برای غرب برای رقابت موثرتر با روسیه و چین در منطقه خزر وجود دارد. یکی از راههای انجام این کار، اهرم همکاری در بخش انرژی سبز برای ایجاد ارتباط بیشتر با منطقه و درون منطقه، بهویژه از طریق کریدور ترانس خزر است. راه دیگر برای انجام این کار، کاهش رویکرد تا حد زیادی تنبیهی در منطقه با رویکردی سازنده تر است. این مهم می تواند با محدود کردن تأثیر تحریم های ثانویه بر کشورهای دریای خزر مرتبط با جنگ روسیه در اوکراین انجام شود. به ویژه ایالات متحده آمریکا باید به دنبال لغو اصلاحیه جکسون وانیک باشد که روابط تجاری با آذربایجان و به ویژه کشورهای آسیای مرکزی را مهار کرده است.
سومین حوزه ای که غرب باید روی آن تمرکز کند، مبارزه با بی ثباتی در منطقه خزر است. همانطور که درگیری نظامی اخیر بین آذربایجان و ارمنستان نشان داده است، توانایی روسیه برای ایفای نقش میانجی و حافظ صلح در منطقه بی اثر بوده است و از آنجایی که دولت ارمنستان آشکارا خواستار کاهش اتکای امنیتی خود به مسکو شده و به جای آن روابط فزاینده با غرب را مورد بررسی قرار داده است، این نیز به واشنگتن و بروکسل فرصتی برای تقویت تعامل خود در منطقه خزر می دهد.
با این حال غرب نباید از چنین فرصتی برای حمایت از یک طرف علیه دیگری جهت دست یابی به اهداف سیاسی استفاده کند که این امر می تواند برای صلح مضر باشد. در عوض این اجلاس میتواند فرصتی برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا جهت ارتقای دیپلماسی و ایجاد پایهای برای تقویت بیشتر ارتباط منطقهای باشد. در حالی که چالش های سیاسی و دیپلماتیک برای غلبه بر مذاکرات پس از جنگ بین ارمنستان و آذربایجان باقی مانده است، ارتباطات بیشتر باید به جای سیاسی شدن توسط غرب یا کشورهای دریای خزر تشویق شود. در حالی که اختلافات سیاسی و دیپلماتیک بین باکو، ایروان و غرب اجتناب ناپذیر است، این اختلافات باید به طور مؤثرتری برای پیگیری اهداف مشترک، مانند ایجاد ارتباط اقتصادی بیشتر و کمک به انتقال انرژی مدیریت شوند.
ارمنستان تمایل خود را برای پیوستن به کریدور حمل و نقل انرژی شرق-غرب از طریق ایجاد ارتباط با آذربایجان و ترکیه ابراز کرده است و پیشرفت هایی در موضوعاتی مانند تعیین حدود مرز مستقیم بین باکو و ایروان حاصل شده است
در واقع ارمنستان تمایل خود را برای پیوستن به کریدور حمل و نقل انرژی شرق-غرب از طریق ایجاد ارتباط با آذربایجان و ترکیه ابراز کرده است و پیشرفت هایی در موضوعاتی مانند تعیین حدود مرز مستقیم بین باکو و ایروان حاصل شده است. چنین سیگنال هایی همراه با حمایت ارمنستان از میزبانی آذربایجان در کاپ ۲۹ نشان می دهد که فرصت پیشرفت دیپلماتیک واقعی است. اگر ایالات متحده و اتحادیه اروپا بتوانند همکاری بیشتر بین کشورهای دریای خزر را تقویت کنند، این توانایی آنها را برای ایفای نقش دیپلماتیک فعال در منطقه افزایش می دهد.
با نزدیک شدن به کاپ ۲۹، دستاوردهای زیادی برای غرب و منطقه خزر وجود دارد. همکاری بیشتر در زمینه انرژی پاک می تواند ارتباط منطقه ای را افزایش دهد، با تغییرات آب و هوایی مبارزه کند و انعطاف پذیری و ثبات را در منطقه ایجاد کند. البته همیشه چالش هایی در ارتباط با هر یک از این عناصر وجود خواهد داشت. با این حال میزان مانور مشترک غرب و خزر بر این خطرات و چالشها میتواند پیامدهای مهمی برای اجلاس سران کاپ ۲۹ و فراتر از آن داشته باشد.