مقالات

تفاوت بین چشم انداز آژانس بین المللی انرژی و اوپک

به گزارش پایگاه خبری آب و انرژی؛  پیام کلیدی در چشم انداز انرژی جهانی ۲۰۲۳ آژانس بین المللی انرژی که در ۲۴ اکتبر منتشر شد، این است که تقاضا برای نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ قبل از پایان دهه به اوج خود خواهد رسید. بر اساس این گزارش، این تغییر در تراز انرژی در نتیجه شتاب فزاینده سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، تعادل مجدد اقتصاد چین و ضریب نفوذ بیشتر خودروهای الکتریکی رخ خواهد داد.

این پیش‌بینی در تضاد با دیدگاه صعودی اوپک از رشد تقاضای نفت تا سال ۲۰۴۵ است که اوپک در چشم‌انداز جهانی نفت ۲۰۲۳ خود که در ۹ اکتبر منتشر شد، به‌شدت بالاتر از آن تجدیدنظر کرد.

گزارش آژانس بین المللی انرژی سه سناریو برای پیش بینی های خود تا سال ۲۰۵۰ ارائه می کند. پیش بینی در سناریوی سیاست های بیان شده مرکزی بر اساس آخرین اقدامات سیاستی است. سناریوی تعهدات اعلام شده فرض می کند که تمام اهداف ملی انرژی و آب و هوا به طور کامل برآورده شده و سناریوی به روز شده انتشار صفر خالص تا سال ۲۰۵۰ آنچه را که برای محدود کردن گرمایش جهانی به ۱.۵ درجه سانتیگراد لازم است، برجسته می کند.

آنچه در آخرین چشم انداز انرژی جهان جدید است، این است که آژانس بین المللی انرژی اکنون در سه سناریوی خود، اوج تقاضای سوخت فسیلی را تا سال ۲۰۳۰ پیش بینی می کند که بسیار زودتر از پیش بینی های قبلی است

آنچه در آخرین چشم انداز انرژی جهان جدید است، این است که آژانس بین المللی انرژی اکنون در هر سه سناریو اوج تقاضای سوخت فسیلی را تا سال ۲۰۳۰ پیش بینی می کند که بسیار زودتر از پیش بینی های قبلی است. برای نفت خام، این گزارش پیش‌بینی می‌کند که تقاضای جهانی نفت قبل از سال ۲۰۳۰ به ۱۰۲ میلیون بشکه در روز برسد.

آژانس بین المللی انرژی در ماه اکتبر پیش بینی کرد که تقاضای جهانی انرژی در سال ۲۰۲۳ با ۲.۳ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و به رکورد ۱۰۱.۹ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. با این حال، چشم‌انداز بازار نفت شامل سوخت‌های زیستی در برآوردهای خود می‌شود و چشم‌انداز انرژی جهان این‌گونه نیست.

آژانس بین المللی انرژی در چشم انداز انرژی جهانی ۲۰۲۲ تقاضای نفت را در اواسط دهه ۲۰۳۰ به ۱۰۳ میلیون بشکه در روز پیش بینی کرد. پس از سال ۲۰۳۰، تقاضای پروژه های چشم انداز انرژی جهانی ۲۰۲۳ به تدریج در سناریوی مرکزی کاهش خواهد یافت و به ۹۷.۴ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۵۰، ۵۴.۸ میلیون بشکه در روز در سناریوی تعهدات اعلام شده و حدود ۲۵ میلیون بشکه در روز در میزان انتشار صفر خالص تا ۲۰ سال کاهش خواهد یافت.

فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بین‌المللی انرژی، هفته‌ها پیش از انتشار، یافته‌های چشم‌انداز انرژی جهان را برجسته کرد. او در ۱۲ سپتامبر در فایننشال تایمز نوشت: «تنها بر اساس تنظیمات سیاست امروزی توسط دولت‌ها در سراسر جهان_حتی بدون هیچ گونه سیاست‌های آب و هوایی جدید_ تقاضا برای هر یک از سه سوخت فسیلی در سال‌های آینده به اوج خود خواهد رسید.»

این اولین باری است که اوج تقاضا برای هر سوخت در این دهه، زودتر از آنچه بسیاری از مردم پیش بینی می کردند، قابل مشاهده است. این پیش‌بینی بر این فرض استوار است که کاهش در اقتصادهای پیشرفته و چین، تقاضای بالاتر در سایر نقاط جهان را جبران می‌کند، زیرا این گذار در همه کشورها یکسان نخواهد بود.

بیرول اذعان داشت که با رسیدن تقاضای نفت و زغال سنگ به بالاترین حد جدید، «مقابله با هرگونه ادعایی مبنی بر اینکه به زودی کاهش می‌یابد» آسان است. با این حال، در مصاحبه ای در ۱۲ سپتامبر، او اظهار داشت که جهان در آغاز پایان عصر سوخت های فسیلی است.

اختلاف آژانس بین المللی انرژی و اوپک

اوپک بلافاصله به اظهارات بیرول واکنش نشان داد و چنین پیش‌بینی‌هایی را «خطرناک» خواند، زیرا سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های جدید نفت و گاز را کاهش می‌دهد و منجر به هرج و مرج در بازار انرژی می‌شود. اوپک خاطرنشان کرد که نفت و گاز ۸۰ درصد از ترکیب انرژی کنونی را تشکیل می‌دهند، همان درصدی که ۳۰ سال پیش بود و نمی‌توان ظرف هفت سال آن را حذف کرد.

آژانس بین‌المللی انرژی انتظار دارد تا سال ۲۰۳۰ انرژی‌های تجدیدپذیر، عمدتاً بادی و خورشیدی، ۵۰ درصد از ظرفیت تولید برق را تشکیل دهند که در حال حاضر ۳۰ درصد است، زیرا سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر بیشتر از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سوخت فسیلی است

آژانس بین‌المللی انرژی انتظار دارد تا سال ۲۰۳۰ انرژی‌های تجدیدپذیر، عمدتاً بادی و خورشیدی، ۵۰ درصد از ظرفیت تولید برق را تشکیل دهند که در حال حاضر ۳۰ درصد است، زیرا سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر بیشتر از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سوخت فسیلی است. چنین روایاتی فقط باعث می‌شود که سیستم انرژی جهانی به طرز چشمگیری شکست بخورد.

هیثم الغیس دبیر کل اوپک در ۱۴ سپتامبر گفت که این امر منجر به هرج و مرج انرژی در مقیاس بالقوه بی‌سابقه و عواقب وخیم برای اقتصادها و میلیاردها نفر در سراسر جهان خواهد شد. این تفکر در مورد سوخت‌های فسیلی به جای اینکه مبتنی بر واقعیت باشد، از نظر ایدئولوژیکی هدایت می‌شود.

تا همین اواخر، چشم‌اندازهای بلندمدت آژانس بین‌المللی انرژی و اوپک تا حدودی همسو بود، اما اکنون در پیش‌بینی‌های خود بسیار از یکدیگر فاصله دارند. اوپک در چشم انداز ۹ اکتبر خود تجدید نظر شدیدی در چشم انداز تقاضای جهانی نفت انجام داد و پیش بینی کرد که تقاضا بین سال های ۲۰۲۲ تا ۲۰۴۵ با ۲۳ درصد افزایش به ۱۱۶ میلیون بشکه در روز در مقایسه با ۱۰۹.۸ میلیون بشکه در روز در چشم انداز سال ۲۰۲۲ خود برسد.

تفاوت و اختلاف بین چشم انداز آژانس بین المللی انرژی و اوپک عمدتاً به دلیل فرضیات مربوط به سرعت جایگزینی خودروهای موتور احتراق داخلی با خودروهای الکتریکی است

این اولین باری بود که اوپک پیش‌بینی می‌کرد که تقاضای نفت به چنین سطح بالایی برسد. رسیدن به این سطح به ۱۴ تریلیون دلار سرمایه گذاری در بخش نفت یا حدود ۶۱۰ میلیارد دلار در سال تا سال ۲۰۴۵ نیاز دارد. تفاوت و اختلاف بین چشم انداز آژانس بین المللی انرژی و اوپک عمدتاً به دلیل فرضیات مربوط به سرعت جایگزینی خودروهای موتور احتراق داخلی با خودروهای الکتریکی است.

پیش‌بینی اوپک انتظار دارد که موتورهای احتراق داخلی فناوری پیشرو برای هر دو بخش حمل‌ونقل جاده‌ای مسافری و تجاری باقی بمانند، در حالی که پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی انتظار دارد که افزایش وسایل نقلیه الکتریکی «پایان عصر یخبندان» را رقم بزند. در شرایطی که آژانس بین المللی انرژی شاهد کاهش تقاضای بنزین از ۲۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۲ به ۱۶.۳ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۵۰ است، اوپک انتظار دارد تقاضا برای سوخت حمل و نقل تا سال ۲۰۴۵ با ۲.۵ میلیون بشکه در روز افزایش یابد و به ۲۸.۸ میلیون بشکه در روز برسد.

بیرول در ارائه چشم انداز آژانس بین المللی انرژی گفت: در بلندمدت، نفوذ وسایل نقلیه الکتریکی، افزایش استقرار انرژی بادی و خورشیدی، و تعادل مجدد اقتصاد چین، تعادل انرژی را تغییر می دهد. ده سال پیش، ۷۰ درصد از تولید برق جهانی از سوخت های فسیلی تامین می شد در حالی که در سال جاری، پس از ۱۰ سال، حدود ۶۰ درصد است. این موضوع بدان معناست که سوختهای فسیلی به آرامی اما مطمئنا از سیستم قدرت خارج می شوند.

بیرول گفته که دو سال پیش از هر ۲۵ خودروی فروخته شده، یکی برقی بود. امسال از هر پنج خودروی فروخته شده، یکی برقی بوده است و در سال ۲۰۳۰، تقریباً هر دومین خودروی فروخته شده در جهان، یک خودروی الکتریکی خواهد بود. از بیرول در جریان ارائه درخواست شد که واگرایی بزرگ در چشم انداز تقاضای نفت آژانس بین المللی انرژی و اوپک را توضیح دهد. وی در پاسخ گفت: من شک ندارم که همکاران اوپک از منظر عینی و از دیدگاه خود به بازارهای جهانی نفت نگاه می کنند.

برای اوپک، بیشترین سهم در افزایش تقاضای نفت از چین نیست، بلکه از هند خواهد بود، جایی که انتظار می‌رود تقاضا برای نفت در دوره پیش‌بینی ۶.۶ میلیون بشکه در روز افزایش یابد

اما داده‌های ما نشان می‌دهد که تقاضای جهانی نفت قبل از سال ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید، که ناشی از اتفاقاتی است که در مورد فناوری‌های انرژی پاک، به‌ویژه در بخش حمل‌ونقل و همچنین تغییرات اقتصادی روی می‌دهد. محرک اصلی این امر «کاهش سرعت» و «تعادل مجدد» اقتصاد چین است که به گفته بیرول نقش «بیشتر» در بازار انرژی داشته و مهم‌ترین محرک رشد مصرف جهانی نفت در دهه گذشته بوده است. اما با توجه به اینکه اقتصاد چین خدمات گراتر شده است، این مسئله تغییر کرده است.

برای اوپک، بیشترین سهم در افزایش تقاضای نفت از چین نیست، بلکه از هند خواهد بود، جایی که انتظار می‌رود تقاضا برای نفت در دوره پیش‌بینی ۶.۶ میلیون بشکه در روز افزایش یابد. با این حال، همچنین رشد تقاضای نفت سالم ۴.۶ میلیون بشکه در روز از سایر آسیا و چهار میلیون بشکه در روز از چین را پیش بینی می کند. پیش بینی می شود تقاضای نفت خاورمیانه ۳.۶ میلیون بشکه در روز و آفریقا ۳.۸ میلیون بشکه در روز افزایش یابد. با این حال آژانس بین المللی انرژی نمی بیند که هند به عنوان مرکز تقاضای جهانی نفت، چین را تصاحب کند.

لورا کوزی، مدیر پایداری، فناوری و چشم‌انداز آژانس بین‌المللی انرژی اشاره کرده که در حالی که تقاضای نفت هند به رشد خود ادامه خواهد داد، اندازه بازار هند حدود یک سوم چین است. تقاضای نفت امروز، و پیش‌بینی می‌شود چین با حدود ۱۹ میلیون بشکه در روز، بزرگترین بازار نفت در سال ۲۰۳۰ باشد. از نظر اوپک، حمل‌ونقل جاده‌ای، هوانوردی و بخش پتروشیمی محرک‌های اصلی رشد تقاضای نفت هستند.

بر همین اساس، پیش بینی می کند تقاضای نفت در این بخش ها به ترتیب ۴.۶، ۴.۱ و ۴.۳ میلیون بشکه در روز افزایش یابد. آژانس بین‌المللی انرژی اعلام کرده که بازار گاز طبیعی نیز قرار است با اضافه شدن ظرفیت جدید در نیمه دوم دهه از کسری به مازاد تبدیل شود. کاهش تقاضا برای گاز طبیعی به معنای پایان عصر طلایی گاز خواهد بود، اصطلاحی که آژانس بین المللی انرژی در سال ۲۰۱۱ ابداع کرد و گاز طبیعی هنوز سوخت غالب در تولید برق بود.

مصرف جهانی گاز طبیعی از سال ۲۰۱۱ به طور متوسط سالانه تقریباً دو درصد افزایش یافته است، اما رشد در سناریوی سیاست های اعلام شده کاهش یافته و به کمتر از ۰.۴ درصد در سال از هم اکنون تا سال ۲۰۳۰، زمانی که تقاضا برای گاز طبیعی به اوج خود می رسد، کاهش خواهد یافت.

قرار است پروژه‌های جدید گاز طبیعی مایع، عمدتاً از ایالات متحده، قطر و استرالیا، از حدود سال ۲۰۲۵ وارد بازار شوند. این امر نگرانی های عرضه را کاهش داده و فشار نزولی بر قیمت گاز وارد می کند. پروژه‌های ال ان جی در دست ساخت یا تصمیم‌های سرمایه‌گذاری نهایی برای آن‌ها «قرار است تا سال ۲۰۳۰، به میزان ۲۵۰ میلیارد متر مکعب در سال به ظرفیت مایع‌سازی اضافه کنند که معادل تقریباً نیمی از عرضه جهانی ال ان جی امروزی است.

با این حال، این موضوع بدان معنا نیست که نیازی به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفت و گاز نیست، اگرچه با کاهش رشد تقاضا، خطر «سرمایه‌گذاری بیش از حد» وجود دارد. سرمایه‌گذاری مستمر در سوخت‌های فسیلی در همه سناریوها ضروری است ضمن اینکه برای پاسخگویی به افزایش تقاضا در دوره تا سال ۲۰۳۰ در سناریوی سیاست های بیان شده و جلوگیری از کاهش شدید عرضه که حتی از کاهش سریع تقاضا که در سناریوی انتشارات صفر خالص تا سال ۲۰۵۰ دیده می شود، پیشی گیرد، لازم است.

با این حال، سطح معیار سرمایه گذاری مورد نیاز در سال ۲۰۳۰ به دلیل بهبود بهره وری سرمایه صنعت نفت و گاز و کاهش سطح پیش بینی شده تقاضای نفت و گاز کمتر است. آژانس بین المللی انرژی خاطرنشان کرده که خطر فوری اختلال شدید در عرضه نفت و گاز روسیه پس از تهاجم فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین کاهش یافته است. این سازمان استدلال برخی از تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز و شرکت های بزرگ انرژی مبنی بر اینکه جهان به اندازه کافی برای ظرفیت جدید سرمایه گذاری نمی کند، را رد کرده است.

از طرفی، آخرین فناوری ها و روندهای بازار به این معنی است که سطح سرمایه گذاری مورد نیاز رسیده است. بر اساس پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی، سرمایه‌گذاری در نفت و گاز امروز به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از مقدار مورد نیاز در سناریوی تعهدات اعلام‌شده است و تقریباً دو برابر میزان مورد نیاز در سناریوی انتشار صفر خالص تا سال ۲۰۵۰ است. در این بیانیه آمده است: «این میزان خطر آشکاری را ایجاد می‌کند که مصرف سوخت فسیلی را محدود کرده و هدف ۱.۵ درجه سانتی‌گراد را دور از دسترس قرار می‌دهد».

در سناریوی مرکزی آژانس بین المللی انرژی، انتشار دی اکسید کربن در سال ۲۰۲۵ بدون سیاست های آب و هوایی اضافی به اوج خود خواهد رسید. با این حال، این میزان به طور خودکار به دمای پایین‌تر جهانی از هم‌اکنون تا آن زمان تبدیل نمی‌شود. حتی اگر انتشار گازهای گلخانه ای به اوج خود برسد و شروع به کاهش کند، بدون سیاست های آب و هوایی اضافی، سال به سال رکورد دما شکسته خواهد شد.

اگر تقاضا برای سوخت‌های فسیلی در سطوح بالا باقی بماند، «همانطور که برای زغال‌سنگ در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است» و همانطور که سناریوی سیاست‌های اعلام‌شده برای نفت و گاز پروژه‌هایی را پیش‌بینی می‌کند، سیاست‌های فعلی برای رسیدن به اهداف جهانی آب و هوا کافی نخواهد بود

کوزی توضیح داده که تنها راه برای جلوگیری از افزایش انتشار گازهای گلخانه ای این است که در واقع به انتشار خالص صفر برسیم. نتیجه این است که اگر تقاضا برای سوخت‌های فسیلی در سطوح بالا باقی بماند، «همانطور که برای زغال‌سنگ در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است» و همانطور که سناریوی سیاست‌های اعلام‌شده برای نفت و گاز پروژه‌هایی را پیش‌بینی می‌کند، سیاست‌های فعلی برای رسیدن به اهداف جهانی آب و هوا کافی نخواهد بود.

این سازمان هشدار داده که انتشار گازهای گلخانه ای به اندازه ای بالا باقی خواهد ماند که میانگین دمای جهانی را به حدود ۲.۴ درجه سانتیگراد در سال ۲۱۰۰ خواهد رساند.

ریسک های ژئوپلیتیک

انتشار چشم انداز انرژی جهان در سال ۲۰۲۳ با پنجاهمین سالگرد جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ مصادف شد و تحریم نفتی اعراب متعاقب آن که منجر به ایجاد آژانس بین المللی انرژی به عنوان دیده بان انرژی جهان صنعتی شد، بخشی از روایت گزارش است. درگیری جاری اسرائیل و حماس پیامدهایی برای امنیت انرژی دارد که در مقدمه چشم انداز به آن اشاره شده است.

بیرول در این زمینه اعلام کرده که ما امروز با یک بحران ژئوپلیتیکی بزرگ در خاورمیانه روبرو هستیم که می‌تواند بازارهای نفت را بار دیگر و عمیقاً شوکه کند، زیرا بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت در آن منطقه هستند؛ ضمن اینکه این موضوع علاوه بر ناامنی است که حدود دو سال پیش پس از حمله روسیه به اوکراین، صادرکننده شماره یک گاز طبیعی جهان، در بازارهای گاز طبیعی داشتیم.

با نگاهی به این حقایق، چگونگی آمیختگی بازارهای نفت و گاز طبیعی با خطرات ژئوپلیتیکی فوری، بیرول معتقد است که دشوار باشد که بگوییم نفت و گاز انتخاب‌های ایمن و مطمئن برای مصرف‌کنندگان برای کشورهای سراسر جهان هستند. این مسائل موجب می شود که خطرات ژئوپلیتیکی با خطر دیگری همراه شوند، و آن این واقعیت است که بحران آب و هوا امروزه بیشتر و بیشتر آشکار خواهد شد.

در حالی که شباهت هایی بین شوک نفتی ۵۰ سال پیش و امروز وجود دارد، تفاوت های اساسی در تکامل سیستم انرژی جهانی نیز قابل شهود است. همچنین، در حالی که بحران سال ۱۹۷۳ تماماً مربوط به نفت بود، «فشارهای امروزی از مناطق متعددی وارد می‌شوند»، از جمله بحران گازی که پس از حمله روسیه به اوکراین و «اثرات قابل مشاهده فزاینده تغییرات آب و هوایی ناشی از استفاده از سوخت‌های فسیلی، از جمله رکورد در گزارش آژانس بین‌المللی انرژی آمده است که موج‌های گرمایی که امسال در سراسر جهان تجربه شد، شکسته شد.

امروزه، تصمیم گیرندگان انرژی با تنش‌های ژئوپلیتیکی مشابه و خطر شوک‌های انرژی روبرو هستند، اما،تصمیم گیرندگان انرژی امروزه با همان تنش های ژئوپلیتیکی و خطر شوک های انرژی مواجه هستند، اما آنها طیف وسیع تری از فناوری های پاک رقابتی و انباشته شده از تجربه سیاست در مورد چگونگی تسریع استقرار آنها در اختیار دارند. در این میان، گام مهم به کار گیری این راه حل های در دسترس است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا