داریوش مختاری با بیان اینکه آبشخور توسعه هر دو فنآوری(پمپ و بتن)، درآمدهای نفتی بوده است؛ اظهار کرد: اولی با تصویب اعتبارات عمرانی در ظرف برنامههای توسعه و دومی با تامین اعتبارات مستقیم بانکی و یارانههای کشاورزی تشویق و به کار گرفته شد.
وی افزود: فنآوری بتن در قامت ساخت سازههای بزرگ آبی به ویژه ۱۰۰۰ سازه سد که به طور عمده به توسعه بیرویه کشاورزی، متلاشیکردن نظام کهن بهرهبرداری از آب رودخانهها، خشک شدن تدریجی تالابها، تغییر کاربری فزاینده اراضی شهر و توسعه کلانشهرها انجامید. بکارگیری فنآوری پمپ در قامت حفر نزدیک به ۱ میلیون حلقه چاه آب کشاورزی و توسعه بی رویه کشاورزی از ۱ میلیون هکتار به ۸ میلیون هکتار انجامید.
این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی تصریح کرد: کلید فاجعه زیستمحیطی ایران از سال ۱۳۳۲ زده شد؛ از همان هنگامی که با تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد کشور دست دولت برای توسعه شبکههای آبیاری و زهکشی باز شد. در همان سال در وزارت کشاورزی، بنگاه توسعه آبیاری تاسیس شد. پس از آن وزارت آب و برق و سپس وزارت نیرو تمام قد نماینده یک تفکر خام و خطرناک سازهای بودند.
مختاری با بیان اینکه گویا با ساخت نزدیک به ۱۰۰۰ سد میتوانند منابع آب را در یک فلات نیمه خشک مدیریت کنند، گفت: در متن مدیریت آب نیز خروجی یک وضعیت دهشتناک بود که شامل افزایش جریانهای سیلابی، شستشوی سالانه میلیاردها تن خاک، افزایش دورههای خشکی و کم آبی و خشک شدن تالابها و دریاچههای داخلی به ویژه گاوخونی، بختگان و ارومیه بوده است.
وی ادامه داد: شتابزدگی در هزینه کرد اعتبارات عمرانی در متن بتن و پرداخت یارانه به منظور توسعه کشاورزی در فضای باز چنان جذابیتی برای دولتها داشته است که تامین ارزانتر و پایدارتر برق کشور از انرژی خورشیدی و توسعه توربینهای بادی و یا توسعه گلخانههای کشاورزی در دستور کار قرار نگرفت. چنانچه درآمدهای نفتی نبود و یا هزینهکرد درآمدهای نفتی بر پایه تحلیلهای منفعت-هزینه انجام میگرفت، قطعا اتفاقات ناگوار بالا نمی افتاد. به طوری که انرژیهای خورشیدی و بادی و ساخت گلخانههای کشاورزی مورد حمایت قرار میگرفت و امروز در متن یک فروپاشی تمام عیار جغرافیایی و یک اقتصاد تورمی و ناپایدار قرار نگرفته بودیم.
این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی با بیان اینکه اکنون چنان کارد به استخوان رسیده است و اقتصاد ایران از مسیر پایدار و درست خود به اندازهای دچار انحراف شده است که توسعه صنایع آببر و پروژههای خطرناک انتقال آب با انبوهی از مخاطرات زیست محیطی و ناپایداری و در همان حال رانت فزاینده و تورمزا در سر در توسعه کشور قرار گرفتهاند، گفت: کلانشهرها همچنان توسعه داده میشوند و امکان انجام اقدامهای زیربنایی در بخش کشاورزی تقریبا از بین رفته است و اقتصاد کشاورزی توان باز زندهسازی بخش کشاورزی را برای توسعه گلخانهها ندارد.
مختاری با بیان اینکه اقتصاد کشور به مرور از قاعده پنجره شکسته پیروی کرده است و با نرخ تصاعد هندسی، تورمزا، خطرناک، در مرحله فروپاشی اقتصادی و فروپاشی جغرافیایی قرار گرفته است، گفت: اکنون راه به نادرست و شتابزدهای که گذراندهایم را باید بازگردیم. دقیقا همان کارهایی که انجام دادیم، ادامه ندهیم و همان کارهایی که باید انجام بدهیم به طور واقعی و جدی در دستور کار قرار گیرند. اشتباهاتی که جبران نشدن آن به بهای خالی از سکنهشدن فلات ایران خواهد انجامید. رخدادی که فلات بزرگ ایران در پیشینه تاریخی خود از جمله نابودی شهر سوخته سیستان در همجواری هامون بزرگ و تمدن جیرفت در همجواری جازموریان، در کارنامه خود دارد.