در این بیانیه آمده است: پس از سالها و دههها بیتوجهی به ظرفیتهای محدود منابع طبیعی از جمله منابع آبی و خصوصا آبهای زیرزمینی، عیان شدن چالشهای متعددی؛ زنگ هشدار را به صدا درآورده و لزوم تغییر رویه و رویکردها را گوشزد نموده است. شنیدن این هشدار و عزم جدی برای اتخاذ تصمیمات سخت در راستای حرکت به سوی مدیریت پایدار منابع آبی، رخداد مبارکی است که تلخی چالشها را تا حدی درمان میکند اما بخش تلختر قضیه آن است که در این تغییر سمت و سو، مجدد اشتباه را به گونهای جدید تکرار کنیم. درست است برخی درمانها خود دردافزا هستند و در بخش مدیریت منابع آب، موضوع «آبهای ژرف» و نیز بخش بزرگی از انتقال آبها از این قرارند.
در ادامه این بیانیه انتشار اخباری مبنی بر یافتن شاهکلیدی برای رفع مشکلات آبی از طریق استخراج آب ژرف از اعماق هزاران متری و دستیابی به رودهایی در زیر ایران را نشان از یک جوسازی و ویژهنمایی ناشی از سیاسیبازی عنوان شده و آمده است: بعضا از سوی برخی مسئولان اظهارنظرهایی کاملا غیرعلمی به گوش میرسد که ۱۵۰۰ مترمکعب آب را از چاهی در سیستان از عمق بیش از ۲۰۰۰ متری در یک شبانهروز استحصال کردهایم. آیا این میزان را که معادل حدود ۲۱ لیتر در ثانیه، دبی یک چاه است و آن هم از ذخایر غیرقابل تجدید و بسیار محدود، میتوان یک پیروزی قلمداد کرد؟ آیا دستیابی به آبی با کیفیتی در حد آب دریای آزاد و حتی بعضا شورتر از آن را میتوان به عنوان یک دستآورد، رسانهای کرد؟
این بیانیه با اشاره به اینکه طرح مذکور دارای بنیانهایی پرسشبرانگیز برای متخصصان و دغدغهمندان آب و خاک این مرز و بوم است و از هر نوع مستند علمی و فنی قابل اعتنا تهی است، میافزاید: آیا دلخوش شدن و دل خوش نمودن بهرهبرداران به منابع عمدتا تجدیدناپذیر و محدود و بعضا با کیفیتی غیرقابل استفاده برای عموم مصارف، نوعی انحراف از اقدامات اصولی بهویژه در بخش مدیریت مصرف، کاهش برداشت از آبخوانها، تغییر رویههای تعادلبخشی و سازگاری با کمآبی نیست؟! آیا در وهله اول، عدم وجود حجم قابل اعتنای آب مورد ادعا و در وهله بعد هزینههای سرسامآور استحصال و معضلات دفع پساب ناشی از شوریزدایی و همچنین ایجاد وابستگی به منابعی ناپایدار در این مسیر، بهدرستی مورد بررسی قرار گرفته و دیده شده است؟!! از وزیر محترم و مدیران، کارشناسان و مشاوران عالی بخش آب، اکیدا درخواست میشود درسهای آموخته شده و نتایج مستند مسیرهای طیشده تاکنون را مدنظر قرار دهند و با رصد دقیق و شناخت درست وضعیت موجود حال و تخمین آینده کشور از تجربه مسیرهای پرهزینه برای ملت و منابع اصیل و اصلی کشور؛ هرچند که برای عدهای پرسود بوده باشند، به طور جدی اجتناب کنند و تمرکز بخش آب را بر اقدامات اصولی و غیرنمایشی اما اثربخش، معطوف دارند.
در ادامه آمده است: حقیقت آن است که با توجه به مباحث جدی اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت منابع آبی در کشور بهویژه در استان سیستان و بلوچستان، حرکت به سمت ایجاد اقناع علمی و کارشناسی و فنی و متعاقب آن تقویت زیرساختهای اجتماعی نیز یکی دیگر از دغدعهها است؛ ضمن اینکه در پیگیری اجرای چنین پروژهای بیتوجهی عجیب و دردآور به قوانین و مقررات بهویژه عدم وجود مطالعات جامع، ارزیابی محیط زیستی و پیوست اجتماعی، خود به عاملی تاییدکننده برای اثبات این مدعا بدل شده است که چنین پروژهای بیش از آنکه در سودای تامین آب پایدار برای بخشی از کشور باشد، یک کارسازی شیک برای مصرف اعتبارات و ایجاد پروژههای پولساز برای عدهای است.
در پایان این بیانیه شبکه تشکلهای مردم نهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور ضمن ابراز نگرانی خود از جریانسازی غیرمفید و هدررفت سرمایههای ملی در ازای نتایجی غیرقابل توجیه فنی و اقتصادی آمادگی خود را جهت تشریح موضع مخالفت کارشناسان، صاحبنظران، کنشگران با چنین پروژهای و همچین انعکاس و انتشار دلایل و استدلالهای موافقان این ایده و نیز میزبانی نشستهای کارشناسی در این زمینه و با حضور موافقان و مخالفان اعلام کرده است.