ایران دومین دارنده ذخائر گاز جهان، سومین تولیدکننده گاز طبیعی و چهارمین مصرف کننده این حامل انرژی است بهطوری که حدود ۹۴ درصد از گاز تولیدی خود را در داخل به مصرف میرساند، یعنی با وجود حجم عظیم منابعی که در اختیار دارد، هیچ درآمد متناسب چشمگیر و قابل توجهی از بابت صادرات گاز عاید کشور نمیشود.
روسیه سه برابر ایران تولید گاز دارد، اما فقط ۱۱ درصد کل تولید گاز را به مصرف گاز خانگی اختصاص میدهد؛ این رقم برای ایران حدود ۵۳ درصد است. از سوی دیگر، ایران رتبه نخست در پرداخت یارانه گاز در جهان را به خود اختصاص داده است. با فرض تولید ۸۴۰ میلیون مترمکعب گاز سبک و شیرین، اگر همه گاز تولیدی به جای مصرف داخلی با قیمتهای فعلی به بازارهای منطقه صادر میشد، ارزش بالاتر از ۱۲۰ میلیارد دلار برای کشور سالانه ثبت میشود.
در سالهای اخیر به مدد افزایش تولید از میادین کشور، میزان قابل توجهی به تولید گاز کشور افزوده شد اما در عین حال با گازرسانی به گسترههای عمیق و وسیعی از داخل کشور، عملا حجم عمدهای از این افزایش تولید به مصارف داخلی میرسد. اکنون حدود ۸۷ درصد از جمعیت روستایی کشور، صاحب گاز هستند. نرخ بهرهمندی از گاز در بخش شهری از مرز ۹۸ درصد عبور کرده است.
۹۵ درصد کشور گاز دارند
جمعا در سطح جمعیتی کل کشور بالغ بر ۹۵ درصد از این جمعیت گازدار هستند. این به غیر از حدود ۱۲۳ هزار واحد صنعتی گازدار کشور است. هرچند رفاه و آسایش شهروندان به عنوان غایت اصلی توسعه صنعت نفت کشور تعریف شده اما به نظر میرسد این رفاه در همه ابعاد منجر به توسعه مطلوب نشده، یکی از مهمترین دلایل این امر نیز شیوه مسرفانه مصرف گاز در کشور بوده است.
سهم سوخت مایع مصرفی نیروگاهها هم اکنون به زیر ۱۰ درصد رسیده است. این رقم قبلا ۴۳ درصد بود. حتی با وجودی که اغلب نیروگاههای کشور گازسوز شدهاند اما دقیقا در مقاطعی که به یکباره دمای هوا کاهش مییابد و طبعا در این زمان نیاز به افزایش مصرف برق وجود دارد، به یکباره گاز نیروگاهها قطع میشود. البته نه فقط نیروگاهها بلکه گاز صنایع و کارخانهها و مراکز تولیدی و حتی پتروشیمیها نیز قطع میشود چرا؟ به این دلیل ساده که باید همه گاز تولیدی کشور ابتدا به بخش خانگی اختصاص پیدا کند اما نیروگاهها که نمیتوانند حتی یک لحظه متوقف شوند.
پس چارهای نمیماند که به سمت سوخت دوم رفته و برای تولید برق از سوخت گازوئیل و نفت کوره استفاده کنند و این وضعیت منجر به آلایندگی و کاهش کیفیت هوا در فصول سرد سال میشود البته در تهران به عنوان آلودهترین شهر کشور حتی یک قطره نفت کوره برای سوخت نیروگاهی استفاده نمیشود.
خط مشی اصلی در تخصیص گاز را باید همانا ایجاد ارزش افزوده بیشتر و البته توجه به اقتصاد، رفاه و امنیت داخلی و توسعه روابط بلندمدت بینالمللی دانست.
هر بخش چقدر گاز مصرف میکند؟
در جدول زیر میزان گاز مصرفی در بخشهای مختلف ارائه شده است. جهت فهم بهتر اینکه این میزان به چه صورت در طول سالهای اخیر افزوده شده است، روند آماری ۱۰ ساله ذکر میشود. میزان رشد گاز مورد نیاز نیز در این آمارها موجود است (اعداد به میلیون مترمکعب در سال است برای مثال در کل سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۲۳۲ میلیارد و ۷۲۰ میلیون مترمکعب گاز در بخشهای مختلف کشور مصرف شده است).
اعداد این جدول نیاز به تحلیل دارند. مثلا دلیل افزایش مصرف نیروگاهها با دلایل افزایش مصرف خانگی متفاوت است. همین طور دلیل افزایش مصرف صنایع عمده نیز باید مشخص شود. نکته مهم دیگر آن است که علیرغم تعریف مصارف گسترده برای گاز، به میزان کافی سرمایه گذاری برای افزایش تولید گاز در سالهای گذشته انجام نشده است.
منابع تامین گاز در کشور
بهطور مشخص دو منبع برای تامین گاز در کشور وجود دارد، منبع اصلی در واقع میدان گازی پارس جنوبی است که حدود ۷۰ درصد از گاز مورد نیاز کشور را تامین میکند این رقم بین ۶۸ تا ۷۴ درصد برحسب فصل، ماه، انجام تعمیرات دورهای، ظرفیت و برنامه تولید تغییر میکند اما رقم ۷۰ درصد تصویر مناسبی از سهم این میدان ارائه میدهد.
همچنین ۳۰ درصد از گاز مصرفی کشور نیز از سایر منابع و میدانها و تاسیسات فراهم میآید. این گازها پس از تولید به صنعت پالایش گاز کشور تحویل شده و پس از صرف هزینههای بسیار گزاف، خروجی این صنعت در قالب گاز مصرفی به شبکه خط لوله گاز کشور وارد میشود و در اختیار بخشهای مصرف کننده در سرتاسر کشور قرار میگیرد.
تولید پارس جنوبی مستقیما به خط لوله تزریق نمیشود بلکه چنانکه ذکر شد وارد صنعت پالایش گاز شده و خروجی آن در قالب گاز تصفیه شده طبعا کمتر خواهد شد. اکنون بیایید آمار سال ۱۳۹۹ را مرور کنیم. در این سال در پارس جنوبی حدود ۲۲۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید شده است. در همین سال جمع مصارف کل کشور در همه بخشها ۲۳۲.۷ میلیارد مترمکعب بوده است که مابقی آن از سایر میادین و منابع کشور تامین شده است.
این در حالی است که طبق برآوردها، تولید ایران از پارس جنوبی به دلیل افت فشار مخزن با کاهش مواجه خواهد شد که باید در پیش بینی وضعیت آتی گاز کشور مدنظر قرار گیرد. مضافا برای حفظ میزان تولید فعلی حدود ۸۰ درصد از میادین نفتی فعال کشور که در نیمه دوم عمر خود هستند نیاز به تزریق میزان قابل توجهی گاز است تا اثرات منفی افت طبیعی تولید این میادین قدیمیتر خنثی شود.
بنابراین هرگونه افزایش تولید گاز طبیعی در شرایط کنونی امری بغایت صعب و سخت و طاقتفرسا و چه بسا نامحتمل است. مگر اینکه تمام سرمایهها و منابع وزارت نفت از سایر بخشهای پاییندستی و بالادستی این صنعت خارج شده و صرفا به بخش تولید گاز اختصاص یابد که البته چنین چیزی غیرمنطقی و ناشدنی است.
به نظر میرسد بددون سرمایه گذاری (از هر منبع مالی اعم از داخلی یا خارجی) موضوع حفظ و استمرار تولید از میادین گازی کشور (حداقل در کوتاه مدت و میان مدت) بسیار دشوار خواهد بود. به طور اولی هرگونه افزایش در تولید گاز نیز به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد.
گاز طبیعی کاربردهای مصرفی متنوعی در بخشهای مختلف اقتصادی دارد و از این منظر کمترین بازدهی ارزش برای این حامل انرژی در بخشهای غیرمولد متصور است. لذا اهرم قیمتگذاری میتواند در محدوده مصرف ارادی (و نه اجباری ناشی از راندمان ضعیف تجهیزات) به ویژه در بخشهای غیرمولد کاهش مصرف را به دنبال داشته باشد.