«علی پناهی» امروز (دوشنبه)
با اشاره به نامگذاری امسال به «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» اظهار داشت: با توجه به اهمیت این موضوع، بهمنظور تسهیل در روند تولید باید موانع موجود در دو بخش بنگاهی و اقتصاد خرد و در سطح سیاستهای کلان یا اقتصاد کلان مورد بررسی قرار گیرد.
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران افزود: در سطح بنگاهها بهطور طبیعی تعدادی قوانین و مقررات وجود دارد و این قوانین و مقررات با وجود این که سالهاست در این حوزه کار میشود، اما همچنان در این سیستم باقی ماندهاند، زیرا هر قانونی که در یک سیستم تصویب میشود، تعدادی ذینفع پیدا میکند، وقتی هم که این ذینفعان در سیستم مستقر میشوند، حذف آنها به راحتی امکانپذیر نیست.
این مقام صنفی ادامهداد: بهطور مثال در حوزههای مربوط به تعرفهها، حوزه مالیات و تأمین اجتماعی، مواردی از این دست زیاد است؛ به این معنی که تعرفهای با یک نرخ برای یک کالایی تصویب میشود، بر اساس این نرخ یک نظام تعرفهای شکل میگیرد و ذینفعان خود در حوزه تولید یا واسطهگری را پیدا میکند.
به گفته پناهی، شفاف سازی، ابلاغ مصوبههای شفاف و فرهنگسازی در حوزههای مختلف، تنها راه مانعزدایی بخش اقتصاد خرد است.
وی در ارتباط با سایر موانع حوزه تولید گفت: موانعی وجود دارد که ناشی از سیاست های کلان در عرصه سیاسی و اقتصادی است اما اثر خود را در بنگاه نشان می دهد.
تاثیر تحریم در تامین تجهیزات صنعت نفت
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران افزود: با وجود تولید بخش اعظمی از قطعات مورد نیاز صنایع در داخل کشور، بخش هایتک آنها در برخی موارد در کشور تولید نمی شود که واردات آنها به گفته رییسجمهوری ۲۰ درصد هزینه سربار برای بنگاه ها به دنبال دارد.
وی بیانداشت: به عبارت دیگر اگر تولیدکنندهها در ابتدا بخواهند یک تجهیزی را وارد کنند به دلیل تحریم نمیتوانند تأمینکننده را در خارج از کشور بهراحتی شناسایی کنند و نمیتوانند به آسانی اطلاعات را مبادله کنند، اگر هم شناسایی کنند نمیتوانند از چگونگی انتقال پول اطمینان حاصل کنند زیرا بسیاری از بنگاهها در این فرآیند بخشی از پول خود را از دست دادهاند، یعنی ارز را منتقل کردهاند و در خارج از کشور یا در ارتباط با صرافیها با مشکل مواجه شدهاند.
پناهی اضافهکرد: یا تأمینکننده به دلایل تحریم امکان صادرات به ایران را ندارد که به موجب این مسأله برای تجهیز یک هزینهای ایجاد میشود که مانعی برای تولید است و در نتیجه افزایش هزینه تولید، آنها را از عرصه رقابت خارج میکند؛ بنابراین تحریم به عنوان یک مانع در سطح کلان اثر خود را در خود بنگاه نشان میدهد.
این مقام صنفی عنوانکرد: گاهی اوقات بحثی مبنی بر این که «همه مشکلات از تحریم نیست» مطرح میشود که به نظرم یک نکته انحرافی با خود به همراه دارد.
وی توضیحداد: کشورها در جهان به دو دسته تقسیم می شوند، بهطوری که یا با اقتصاد جهان از ارتباط گستردهای برخوردار هستند و واردات و صادرات بسیاری انجام میدهند و به نوعی با هم موازنه دارند، یا اقتصادهایی هستند که میزان صادرات و واردات آنها اندک است، یعنی به نسبت اقتصاد بستهایی که دارند میچرخند.
پناهی ادامهداد: قتصاد ایران به دلیل وجود نفت در یکصد سال گذشته به عنوان یک کالای بینالمللی، وابسته به اقتصاد جهانی بوده و هست و امروز با توجه به ایجاد صنایع پتروشیمی و فولاد بازهم به بازار جهانی وابسته است.
وی گفت: صنایع پتروشیمی تولید شده باید صادر شود و صنایع فولادی نیز به همین گونه است، بنابراین اقتصاد ایران به لحاظ ماهیت وابسته به اقتصاد جهانی است. این مسأله بد نیست و مزیت های بسیاری به دنبال دارد اما به دلیل این که در طی یکصد سال گذشته ۹۰ درصد درآمدهای اقتصادی ایران از نفت بوده است، به طور طبیعی به اقتصاد جهانی وابسته شده است.
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران اضافهکرد: پس اگر فردی بخواهد در حوزه فولاد، پتروشیمی، سیمان یا کشاورزی ورود پیدا کند که ماهیتشان نفتی هم محسوب نمی شود، اما کاملاً به نفت وابسته هستند زیرا با وجود اینکه وابستگی کم شده اما به دلیل مزیت صادرات نفت و هزینه تمام شده پایین آن، به محض ایجاد یک فرصت خودبهخود با نفت جایگزین می شوند.
وی تاکید کرد: به همین خاطر بخش عظیمی از مشکلات اقتصادی در داخل به تحریم باز می گردد، در سال های اخیر تلاش بسیاری انجام شده، اما این تلاشها به دلیل ماهیت اقتصاد ایران به دلیل هزینه پایین تولید نفت با یک تلنگری، ابتر میمانند.
پناهی ادامهداد: راه حل این مسأله در عرصه مسائل بین المللی بهکارگیری تعاملی است که امکان مبادلات را فراهم کند بهطوری که تولیدکننده داخلی بتواند بر اساس توانایی که در اختیار دارد کالا تولید کند، البته به این مفهوم نیست که تولیدکننده فقط باید مواد اولیه اش را داشته باشد بلکه کل این زنجیره به هم وابسته است و اگر از این منظر به این قضیه توجه شود هنگامی که گفته می شود تحریم مشکل ساز نیست، احتمالا درک و شناخت درستی نسبت به اقتصاد ایران وجود ندارد.
توجه به رقابت در بازارهای داخلی و بینالمللی
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت اظهار داشت: برای یک بنگاه امکان تولید در یک سطح وجود دارد اما برای این که این بنگاه به تولید باصرفه دست پیدا کند باید صرفههای ناشی از مقیاس را اعمال کند، یعنی باید سطح تولید خود را به گونهای افزایش دهد که هزینههای سربار آن کاهش یابد تا بازارش رقابتی شود که برای این مهم به بازار نیاز دارد.
وی افزود: همه بازارها هم به بازارهای داخلی ختم نمیشود، بلکه به بازار خارجی منطقهای و جهانی نیاز دارد.
پناهی گفت: در یک تجهیزی حتی در حوزههای هایتک مگر تقاضا به چه میزان است که بابت آن کارخانجات جدید در داخل بهویژه توسط بخش خصوصی ایجاد شود که معلوم نیست این تحریم ها تا چه زمانی ادامه دارد، به عبارت دیگر قیمت خود را تحمیل می کند.
وی بیانداشت: شاید شرکتی یک بار به دلیل حمایت از ساخت داخل، کالاهای داخلی خریداری کند اما به محض بازگشایی بازار و عرضه کالاهایی با قیمت پایینتر به سمت خارج سوق پیدا میکند، بنابراین رفع موانع بینالمللی برای امکان واردات مواد اولیه و تجهیزات هایتک باید وجود داشته باشد و برای این که تولیدکنندگان و کارخانجات به سطح خاصی از صرفههای اقتصادی برسند تا بتوانند کالای خود را صادر و جایگاه خود را تثبیت کنند، باید ورود به بازارهای بینالمللی فراهم شود.
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران گفت: تولید به ابزارهایی نیازمند است که همان موضوع پشتیبانی است، یعنی باید زنجیره تولید در نظر گرفته شود. حال اگر قوانین و مقرارت بهطور کامل از این زنجیره پشتیبانی نکند، به محض بروز مشکل زنجیره قطع می شود و تولید بهصرفه محقق نمیشود.
به عقیده پناهی، برای کشف قیمت شفاف باید مانع زدایی مبنی بر از میان رفتن دخالتهای دولتی در فرآیندهای قیمت گذاری باشد. این بخشها شامل بازارهای مختلفی است به طوری که بخشی به بورسهای کالایی در ایران و بخشی به بازار عادی مربوط است.
وی گفت: اگر دخالت قیمتی روی ورق انجامشود، رانت به زنجیره پسین یعنی خودرو ساز داده می شود، اگر در قیمت سنگ آهن دخالت انجام شود، رانت به تولیدکننده ورق داده می شود، بنابراین این رانت شفافیت را از میان می برد؛ پس یکی از مانع زداییها در این زمینه عدم دخالت در قیمتگذاری در فرآیند زنجیره تامین است.
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران با بیان این که برای تامین منابع مالی دو بستر از قبیل بانکها و بازار سرمایه وجود دارد، گفت: در حوزه بانکها، بانکها به عنوان یک بنگاه به خود نگاه می کنند و بنگاه هم جایی سرمایه گذاری می کند که سود حاصل از آن بازگردد، بانک به محض این که مشاهده کند که فرد تولیدکننده در کارخانه می خواهد تنها تسهیلات را دریافت کند با وجود این که از بازار مشخصی برخوردار نیست و امکان خرید مواد اولیه به قیمت بینالمللی برای وی فراهم نیست، از اعطای این تسهیلات خودداری میکند و در مقابل اعطای آن نیز دهها سند را از فرد اخذ میکند و با به اجرا گذاشتن وثیقه به دنبال بازگشت تسهیلات است.
مشکلات تامین مالی برای سازندگان تجهیزات نفتی
وی افزود: در بازار سرمایه کسی ورود پیدا میکند که سهامدار آن از بازار سرمایه پولی جمعآوری و سرمایهگذاری کند که این فرایند به نوبه خود طولانی است، یعنی پذیرش یک نفر در بورس دستکم ۶ تا هفت ماه به طول میانجامد و استدلال آنها نیز اینگونه است که باید سهمی را بپذیرند که مردم خریداری میکنند زیان نکنند.
دبیر انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ادامهداد: نکته دوم که از چند ماه پیش افزوده شده بود، این است که هنگامی که یک تولید کننده در بورس سهام پذیرش شده و سهامش خرید و فروش میشود باید به یک صندوق بپیوندد و آن صندوق بازارگردانش باشد و هنگامی که سهمش پایین کشید، خریداری کند.
وی خاطرنشانکرد: حال سوال اینجاست چرا باید سازمان بورس اجبار کند که هر زمان سهم تولیدکننده از یک سطحی پایینتر آمد، خود تولیدکننده مدیریت و بازارگردانی کند، در این خصوص تولید کنندگانی هستند که در ۶ ماه گذشته مجبور شده اند که با هزینه میلیاردها تومان سهم خود را از بازار جمع کنند که این هم از وضع تامین مالی بازار سرمایه حکایت دارد؛ در واقع تأمین مالی برعکس شده است.
پناهی گفت: قراردادهای موجود با واقعیت های بنگاهی همخوانی ندارد. در این رابطه اوراقی تحت عنوان گواهی اوراق مولد یا اوراق گام طراحی شد که با استقبال خوبی همراه نشده است و چندین بار به عنوان انجمن، مبهم بودن آن را مطرح کردیم و شرکت ها نیز فرصتی برای استفاده از این اوراق را ندارند.
وی ادامهداد: بنابراین نظام تامین مالی نیز به گونه ای نیست که با نظام تولید هماهنگ باشد و باید این موارد نیز حل و فصل شود. همانند مثالی که عنوان شد تولیدکننده برای تامین مالی به بازار سرمایه ورود پیدا می کند اما عنوان میکنند که خودش سهم خود را خریداری کند در حالی که تولیدکننده خود با عدم کمبود منابع برای خرید مواد اولیه مواجه است و صرف هزینه در بازار سرمایه برایش فایده ای ندارد.